معنی فارسی nonverminous
B1غیرآفتزده، به موقعیتی اشاره میکند که در آن آفتها یا موجودات مضر وجود ندارند.
Not infested with vermin; free from pests.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آپارتمان جدید غیرآفتزده بود و این آن را به مکانی امن برای زندگی تبدیل میکرد.
مثال:
The new apartment was nonverminous, making it a safe place to live.
معنی(example):
آنها اطمینان حاصل کردند که منابع غذایی قبل از توزیع غیرآفتزده هستند.
مثال:
They ensured the food supplies were nonverminous before distribution.
معنی فارسی کلمه nonverminous
:
غیرآفتزده، به موقعیتی اشاره میکند که در آن آفتها یا موجودات مضر وجود ندارند.