معنی فارسی nonvexatiously
B1به شیوهای غیرآزاردهنده و بدون ایجاد مزاحمت.
In a manner that does not cause annoyance or disturbance.
- ADVERB
example
معنی(example):
او وضعیت را به طور غیرآزاردهنده و با دقت زیاد مدیریت کرد.
مثال:
He handled the situation nonvexatiously and with great care.
معنی(example):
او نقطه نظرش را به طور غیرآزاردهنده توضیح داد و از هرگونه بحث داغ اجتناب کرد.
مثال:
She explained her point nonvexatiously, avoiding any heated arguments.
معنی فارسی کلمه nonvexatiously
:
به شیوهای غیرآزاردهنده و بدون ایجاد مزاحمت.