معنی فارسی nonvillager

B1

غیر روستائی به کسی اطلاق می‌شود که در یک روستا زندگی نمی‌کند و ممکن است به یک شهرنشین یا فردی از محیط‌های غیر روستایی اشاره داشته باشد.

A person who does not belong to a village; specifically someone who is not a villager.

example
معنی(example):

در بازی، فقط غیر روستائیان می‌توانند وظایف خاصی را انجام دهند.

مثال:

In the game, only nonvillagers can complete specific tasks.

معنی(example):

او یک غیر روستائی بود که در جامعه روستایی احساس غریبی می‌کرد.

مثال:

He was a nonvillager who felt out of place in the rural community.

معنی فارسی کلمه nonvillager

: معنی nonvillager به فارسی

غیر روستائی به کسی اطلاق می‌شود که در یک روستا زندگی نمی‌کند و ممکن است به یک شهرنشین یا فردی از محیط‌های غیر روستایی اشاره داشته باشد.