معنی فارسی nonviolably

B1

به‌طور غیرقابل نقض، به معنای چگونگی حفظ یا اجرای چیزهایی که نمی‌توانند نقض شوند.

In a manner that cannot be violated or breached.

example
معنی(example):

این حقوق باید به‌طور غیرقابل نقض حفظ شوند تا نظم اجتماعی برقرار بماند.

مثال:

These rights must be protected nonviolably to maintain social order.

معنی(example):

این سیاست به گونه‌ای طراحی شد که به‌طور غیرقابل نقض در تمام بخش‌ها اجرا شود.

مثال:

The policy was designed to be implemented nonviolably across all departments.

معنی فارسی کلمه nonviolably

: معنی nonviolably به فارسی

به‌طور غیرقابل نقض، به معنای چگونگی حفظ یا اجرای چیزهایی که نمی‌توانند نقض شوند.