معنی فارسی nonvirginally
B1به صورت غیر باکره، اشاره به تجربیات یا رفتارهای مرتبط با عدم باکرگی.
In a manner relating to not being a virgin.
- ADVERB
example
معنی(example):
او درباره تجربیات غیر باکره خود در یک اجتماع باز صحبت کرد.
مثال:
She spoke about her nonvirginally experiences in an open forum.
معنی(example):
آنها با اعتماد به نفس به انتخابهای غیر باکره خود پرداختند.
مثال:
They addressed their nonvirginally choices confidently.
معنی فارسی کلمه nonvirginally
:
به صورت غیر باکره، اشاره به تجربیات یا رفتارهای مرتبط با عدم باکرگی.