معنی فارسی nonvirtue

B1

غیرفضیلت به معنای عدم وجود یا فقدان فضیلت‌ها و مشخصه‌های اخلاقی مثبت است.

The absence of virtue or moral excellence.

example
معنی(example):

عملکرد او نمونه‌ای واضح از غیرvirtue بود، زیرا بی‌نظمی اخلاقی داشت.

مثال:

His actions were a clear example of nonvirtue, as they lacked moral integrity.

معنی(example):

در بسیاری از فرهنگ‌ها، غیرvirtue به عنوان یک نقص جدی در شخصیت به حساب می‌آید.

مثال:

In many cultures, nonvirtue is considered a serious defect in character.

معنی فارسی کلمه nonvirtue

: معنی nonvirtue به فارسی

غیرفضیلت به معنای عدم وجود یا فقدان فضیلت‌ها و مشخصه‌های اخلاقی مثبت است.