معنی فارسی nonvisaed

B1

غیر ویزا شده به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن نیازی به ویزا نیست و افراد می‌توانند به راحتی سفر کنند.

Not requiring a visa for entry or travel.

example
معنی(example):

او برای سفر تجاری‌اش به صورت غیر ویزا شده سفر کرد.

مثال:

She traveled on a nonvisaed basis for her business trip.

معنی(example):

ترتیبات غیر ویزا شده سفر را تسهیل کرد.

مثال:

The nonvisaed arrangements made travel easier.

معنی فارسی کلمه nonvisaed

: معنی nonvisaed به فارسی

غیر ویزا شده به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن نیازی به ویزا نیست و افراد می‌توانند به راحتی سفر کنند.