معنی فارسی nonwarrantable
B1غیر مجاز به شرایطی اطلاق میشود که در آن اقدامات یا ادعاها قابل توجیه یا حمایت نیستند.
Not justifiable or defensible; lacking proper grounds or validity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ادعا از نظر شرکت بیمه غیر مجاز تلقی شد.
مثال:
The claim was considered nonwarrantable by the insurance company.
معنی(example):
در یک وضعیت غیر مجاز، اقدامات ممکن است توسط سیاستهای جاری توجیه نشوند.
مثال:
In a nonwarrantable situation, actions may not be justified by current policies.
معنی فارسی کلمه nonwarrantable
:
غیر مجاز به شرایطی اطلاق میشود که در آن اقدامات یا ادعاها قابل توجیه یا حمایت نیستند.