معنی فارسی nonwashable
B1محصولی که نمیتوان آن را با آب و مواد شوینده تمیز کرد.
Not able to be washed with water.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پارچه غیرقابل شستشو است و باید خشکشویی شود.
مثال:
This fabric is nonwashable and must be dry cleaned.
معنی(example):
برچسب هشدار میدهد که این محصول غیرقابل شستشو است.
مثال:
The label warned that the item is nonwashable.
معنی فارسی کلمه nonwashable
:
محصولی که نمیتوان آن را با آب و مواد شوینده تمیز کرد.