معنی فارسی nonzoologically
B1به شکلی غیر زنجیروژیک، به روشی که در آن جنبههای حیوانی نادیده گرفته شوند.
In a manner that does not pertain to zoology or animal studies.
- ADVERB
example
معنی(example):
این پروژه به منظور ارزیابی محیط به صورت غیرزنجیروژیک طراحی شده بود.
مثال:
The project was designed to assess the environment nonzoologically.
معنی(example):
او به سوالات به صورت غیرزنجیروژیک نزدیک شد تا تجزیه و تحلیل خود را گسترش دهد.
مثال:
She approached the questions nonzoologically to broaden her analysis.
معنی فارسی کلمه nonzoologically
:
به شکلی غیر زنجیروژیک، به روشی که در آن جنبههای حیوانی نادیده گرفته شوند.