معنی فارسی nooned
A2در ظهر، زمانی که آفتاب در بالاترین نقطه قرار دارد.
The time of day when the sun is at its highest point, typically noon.
- OTHER
example
معنی(example):
آنها در ظهر ملاقات کردند و داستانها را به اشتراک گذاشتند.
مثال:
They met at noon and shared stories.
معنی(example):
این رویداد در ظهر آغاز شد تا همه حضور داشته باشند.
مثال:
The event started at nooned for everyone to attend.
معنی فارسی کلمه nooned
:
در ظهر، زمانی که آفتاب در بالاترین نقطه قرار دارد.