معنی فارسی noontide

B1

زمانی که خورشید در اوج خود قرار دارد، معمولاً به معنای نیم‌روز یا اوج گرما.

The period around noon; the zenith of the sun.

noun
معنی(noun):

Midday, noon

adjective
معنی(adjective):

Midday

example
معنی(example):

خورشید در وسط روز در بیابان سوزان بود.

مثال:

The noontide sun was scorching on the desert.

معنی(example):

او در گرمای وسط روز چرتی زد.

مثال:

He took a nap during the noontide heat.

معنی فارسی کلمه noontide

: معنی noontide به فارسی

زمانی که خورشید در اوج خود قرار دارد، معمولاً به معنای نیم‌روز یا اوج گرما.