معنی فارسی nor.

B2

به معنای 'نه' استفاده می‌شود و معمولاً برای رد کردن جمله یا ایده‌ای مشابه به کار می‌رود.

A conjunction used to indicate that something is also not the case, usually following a negative.

example
معنی(example):

او به مهمانی نیامد، و نه اینکه تماس گرفت.

مثال:

He didn't come to the party, nor did he call.

معنی(example):

او از پیاده‌روی در کوه لذت می‌برد، و نه اینکه از باران ناراحت می‌شود.

مثال:

She enjoys hiking, nor does she mind the rain.

معنی فارسی کلمه nor.

: معنی nor. به فارسی

به معنای 'نه' استفاده می‌شود و معمولاً برای رد کردن جمله یا ایده‌ای مشابه به کار می‌رود.