معنی فارسی normalities

B1

نرمالیته‌ها، شرایط و ویژگی‌های معمول و رایج که در جامعه یا محیط خاصی وجود دارد.

The conditions or features that are considered typical or standard in a particular context.

example
معنی(example):

نرمالیته‌های محیط به رفاه کلی حیات وحش کمک می‌کنند.

مثال:

The normalities of the environment contribute to the overall well-being of wildlife.

معنی(example):

در محیط‌های اجتماعی، ما اغلب خود را با نرمالیته‌های همسالان خود وفق می‌دهیم.

مثال:

In social settings, we often adapt to the normalities of our peers.

معنی فارسی کلمه normalities

: معنی normalities به فارسی

نرمالیته‌ها، شرایط و ویژگی‌های معمول و رایج که در جامعه یا محیط خاصی وجود دارد.