معنی فارسی normalness
B1نرمال بودن، کیفیت یا وضعیتی که آن را طبیعی و متعارف میسازد.
The quality of being normal or typical.
- NOUN
example
معنی(example):
نرمال بودن وضعیت به همه حاضر آرامش میدهد.
مثال:
The normalness of the situation provided comfort to everyone involved.
معنی(example):
او از عادی بودن روال روزمره خود قدردانی میکرد.
مثال:
She appreciated the normalness of her daily routine.
معنی فارسی کلمه normalness
:
نرمال بودن، کیفیت یا وضعیتی که آن را طبیعی و متعارف میسازد.