معنی فارسی normanised
B1عمل نرمالیزه کردن، یعنی به حالت استاندارد رساندن نتایج یا دادهها.
Having been adjusted or changed to meet a standard.
- VERB
example
معنی(example):
نتایج نرمالیزه شدهاند تا تضمینکنندهی سازگاری باشند.
مثال:
The results have been normanised to ensure consistency.
معنی(example):
تمام دادهها قبل از تجزیه و تحلیل نرمالیزه شدند.
مثال:
All the data was normanised before analysis.
معنی فارسی کلمه normanised
:
عمل نرمالیزه کردن، یعنی به حالت استاندارد رساندن نتایج یا دادهها.