معنی فارسی normanly
B1نرمال، به معنای رفتار یا کارهایی که معمول یا استاندارد هستند و طبق انتظارات اجتماعی انجام میشوند.
In a manner that is considered normal or expected according to social standards.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در جلسه به طور نرمال رفتار کرد و تمام پروتکلهای مورد انتظار را دنبال کرد.
مثال:
He behaved normanly in the meeting, following all the expected protocols.
معنی(example):
او وظیفه را به طور نرمال انجام داد و به دستورالعملهای ارائه شده پایبند بود.
مثال:
She completed the task normanly, adhering to the guidelines provided.
معنی فارسی کلمه normanly
:
نرمال، به معنای رفتار یا کارهایی که معمول یا استاندارد هستند و طبق انتظارات اجتماعی انجام میشوند.