معنی فارسی norming
B2نرمال‌سازی، مرحله‌ای در توسعه گروه‌ها که در آن اعضا توافق و اصول مشترکی را شکل می‌دهند.
Norming is a stage in group development where members establish consensus and shared norms.
- verb
verb
معنی(verb):
To endow (a vector space, etc) with a norm.
example
معنی(example):
تیم در حال حاضر در مرحله نرمال‌سازی توسعه است.
مثال:
The team is currently in the norming stage of development.
معنی(example):
نرمال‌سازی به ایجاد اتحاد و انسجام درون گروه کمک می‌کند.
مثال:
Norming helps build unity and cohesion within the group.
معنی فارسی کلمه norming
:
نرمال‌سازی، مرحله‌ای در توسعه گروه‌ها که در آن اعضا توافق و اصول مشترکی را شکل می‌دهند.
