معنی فارسی northern hobbies

B1

سرگرمی‌هایی که در نواحی شمالی به طور خاص مورد علاقه هستند.

Hobbies that are particularly popular or practiced in northern regions.

example
معنی(example):

بسیاری از شمالی‌ها فعالیت‌های فضای باز را به عنوان سرگرمی‌های خود دوست دارند.

مثال:

Many northerners enjoy outdoor activities as their hobbies.

معنی(example):

سرگرمی‌های شمالی معمولاً شامل ماهیگیری روی یخ و موتورسواری در برف است.

مثال:

Northern hobbies often include ice fishing and snowmobiling.

معنی فارسی کلمه northern hobbies

: معنی northern hobbies به فارسی

سرگرمی‌هایی که در نواحی شمالی به طور خاص مورد علاقه هستند.