معنی فارسی nose leaves

B1

نوعی برگ در برخی گیاهان که به آن‌ها کمک می‌کند تا تنفس کنند.

A type of leaf found in certain plants that aids in respiration.

example
معنی(example):

برخی از گیاهان دارای برگ‌های بینی هستند که به تنفس کمک می‌کنند.

مثال:

Some plants have nose leaves that help with breathing.

معنی(example):

برگ‌های بینی گیاه برای بقای آن حیاتی هستند.

مثال:

The nose leaves of the plant are essential for its survival.

معنی فارسی کلمه nose leaves

: معنی nose leaves به فارسی

نوعی برگ در برخی گیاهان که به آن‌ها کمک می‌کند تا تنفس کنند.