معنی فارسی nosotaxy
B1علمی که به طبقهبندی و سازماندهی بیماریها مرتبط میشود.
The classification or categorization of diseases.
- NOUN
example
معنی(example):
نوسوتاکسی به طبقهبندی بیماریها میپردازد.
مثال:
Nosotaxy deals with the classification of diseases.
معنی(example):
زمینه نوسوتاکسی به سازماندهی دانش پزشکی کمک میکند.
مثال:
The field of nosotaxy helps in organizing medical knowledge.
معنی فارسی کلمه nosotaxy
:
علمی که به طبقهبندی و سازماندهی بیماریها مرتبط میشود.