معنی فارسی nostratic
B1نظریهای در زبانشناسی که ارتباط بین خانوادههای زبانی مختلف را بررسی میکند.
A proposed language family that connects several existing language families, suggesting a common ancestral language.
- OTHER
example
معنی(example):
نظریه نوستراتیک پیشنهاد میکند که بسیاری از خانوادههای زبانی مرتبط هستند.
مثال:
The nostratic theory suggests that many language families are related.
معنی(example):
زبانشناسان به کاوش در فرضیه نوستراتیک به خاطر ماهیت بحثبرانگیزش میپردازند.
مثال:
Linguists explore the nostratic hypothesis for its controversial nature.
معنی فارسی کلمه nostratic
:
نظریهای در زبانشناسی که ارتباط بین خانوادههای زبانی مختلف را بررسی میکند.