معنی فارسی not one's cup of tea
B2به معنای چیزی نیست که شخص به آن علاقه داشته باشد.
Something that one does not particularly like or enjoy.
- IDIOM
example
معنی(example):
تماشای فیلمهای ترسناک مورد علاقه من نیست.
مثال:
Watching horror movies is not my cup of tea.
معنی(example):
رفتن به مکانهای شلوغ واقعاً مورد علاقه من نیست.
مثال:
Going to crowded places is not really my cup of tea.
معنی فارسی کلمه not one's cup of tea
:به معنای چیزی نیست که شخص به آن علاقه داشته باشد.