معنی فارسی not put it past someone
B2به معنای این است که ممکن است کسی کاری خاص را انجام دهد که انتظارش را نداریم.
To not be surprised if someone does something dishonest or devious.
- IDIOM
example
معنی(example):
من از او انتظار دارم که در بازی تقلب کند.
مثال:
I wouldn’t put it past him to cheat in the game.
معنی(example):
او میتواند کلک بزند؛ من از او انتظار دارم که دروغ بگوید.
مثال:
She can be tricky; I wouldn't put it past her to lie.
معنی فارسی کلمه not put it past someone
:
به معنای این است که ممکن است کسی کاری خاص را انجام دهد که انتظارش را نداریم.