معنی فارسی not-
B1عبارتی که برای بیان منفی کردن یک فعل یا مفهوم به کار میرود.
A prefix used to negate a verb or adjective.
- OTHER
example
معنی(example):
نمیتوانم باور کنم که قطار چقدر سریع میرود.
مثال:
I can not believe how fast the train is going.
معنی(example):
شما نباید فراموش کنید که چتر خود را بیاورید.
مثال:
You should not forget to bring your umbrella.
معنی فارسی کلمه not-
:
عبارتی که برای بیان منفی کردن یک فعل یا مفهوم به کار میرود.
