معنی فارسی notated
B1شکل گذشته فعل 'notate' که به معنای نوشتن یا علامت‌گذاری نکات یا اطلاعات به‌خصوص در متون است.
Marked or written with notes for clarity or emphasis.
- verb
verb
معنی(verb):
To mark with spots or lines, which are often colored.
معنی(verb):
To add notes to; to annotate
معنی(verb):
To create notation (i.e. music); to record/put down in the form of notation
example
معنی(example):
کتاب با نکات مهم توضیح داده شده است.
مثال:
The book is notated with important points.
معنی(example):
نسخه توضیح داده شده متن، فهم آن را آسان‌تر می‌کند.
مثال:
The notated version of the text is easier to understand.
معنی فارسی کلمه notated
:
شکل گذشته فعل 'notate' که به معنای نوشتن یا علامت‌گذاری نکات یا اطلاعات به‌خصوص در متون است.
