معنی فارسی noteworthily
B2بهطور چشمگیر و قابل توجه؛ در زمینهای که شایستگی و ارزش را نشان میدهد.
In a manner deserving attention or notice.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور چشمگیری بهخاطر کمکهایش به علم جایزه را برد.
مثال:
She won the award noteworthily for her contributions to science.
معنی(example):
او ارائههای نهچندان مؤثری را بهطرز قابلتوجهی ارائه داد.
مثال:
He delivered noteworthily effective presentations.
معنی فارسی کلمه noteworthily
:
بهطور چشمگیر و قابل توجه؛ در زمینهای که شایستگی و ارزش را نشان میدهد.