معنی فارسی notself

B2

غیرخود، به معنای عدم احساس واقعی بودن یا عدم مطابقت با خواسته‌های واقعی.

A state of feeling disconnected from one's true self or identity.

example
معنی(example):

او متوجه شد که در عمل‌ها و تصمیماتش واقعی نیست.

مثال:

He realized he was notself in his actions and decisions.

معنی(example):

احساس غیرخود می‌تواند نشانه‌ای از استرس یا اضطراب باشد.

مثال:

Feeling notself can be a sign of stress or anxiety.

معنی فارسی کلمه notself

: معنی notself به فارسی

غیرخود، به معنای عدم احساس واقعی بودن یا عدم مطابقت با خواسته‌های واقعی.