معنی فارسی nounless

B1

بدون اسم، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ اسم یا واژه‌ای برای اشاره به اشیاء یا مفاهیم وجود ندارد.

Lacking a noun; a term used to describe phrases or sentences that do not contain nouns.

example
معنی(example):

جمله بدون اسم بود و فهمیدن آن دشوار بود.

مثال:

The sentence was nounless and difficult to understand.

معنی(example):

در یک عبارت بدون اسم، ممکن است مجبور باشید به متن اتکا کنید.

مثال:

In a nounless phrase, you might have to rely on context.

معنی فارسی کلمه nounless

: معنی nounless به فارسی

بدون اسم، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ اسم یا واژه‌ای برای اشاره به اشیاء یا مفاهیم وجود ندارد.