معنی فارسی nouther
B1محور یا الموضوع داستان که تمام عناصر در آن گرد هم میآیند.
The central idea or theme of a story.
- NOUN
example
معنی(example):
محور داستان بسیار جالب است.
مثال:
The nouther of the story is very interesting.
معنی(example):
ما نیاز داریم تا یک محور پیدا کنیم تا به ما کمک کند.
مثال:
We need to find a nouther to help us.
معنی فارسی کلمه nouther
:
محور یا الموضوع داستان که تمام عناصر در آن گرد هم میآیند.