معنی فارسی noway
B1 /ˈnəʊweɪ/واژهای که به معنای غیر ممکن است و معمولاً در مکالمات غیررسمی و محاورهای استفاده میشود.
An expression indicating that something is impossible.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In no manner or degree; not at all; nowise; no way.
example
معنی(example):
هیچ راهی وجود ندارد که من به این agree کنم.
مثال:
There is no way I will agree to that.
معنی(example):
هیچ راهی وجود ندارد که من بخواهم در مورد این موضوع سکوت کنم!
مثال:
Noway am I going to stay quiet about this!
معنی فارسی کلمه noway
:
واژهای که به معنای غیر ممکن است و معمولاً در مکالمات غیررسمی و محاورهای استفاده میشود.