معنی فارسی noways
B1دلالت بر عدم وجود گزینه یا انتخاب؛ به معنای هرگز.
Indicating no possible ways or options; means never.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In no manner or degree; not at all; nowise; no way.
example
معنی(example):
او گفت که هیچگونه راهی برای جلوگیری از ترافیک وجود ندارد.
مثال:
She said there are noways to avoid the traffic jam.
معنی(example):
الان بسیاری از مردم از خانه کار میکنند تا زمان سفر را صرفهجویی کنند.
مثال:
Noways, many people work from home to save travel time.
معنی فارسی کلمه noways
:
دلالت بر عدم وجود گزینه یا انتخاب؛ به معنای هرگز.