معنی فارسی nowch

B2

الگوی خاص یا کیفیت صدا که در نحوه صحبت کردن فرد وجود دارد.

A particular inflection or quality in someone's voice.

example
معنی(example):

او لهجه‌ای داشت که صدایش را آرامش‌بخش می‌کرد.

مثال:

She had a nowch to her voice that made it soothing.

معنی(example):

لهجه او در صحبت کردن بسیار دلپذیر بود.

مثال:

The nowch in his speech was very pleasant.

معنی فارسی کلمه nowch

: معنی nowch به فارسی

الگوی خاص یا کیفیت صدا که در نحوه صحبت کردن فرد وجود دارد.