معنی فارسی nowed
B1اکنون، زدن به در یا برطرف کردن، به معنای بستن یا پایان دادن به چیزی است.
The past form of 'to now', often used to indicate closure or completion.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Knotted; tied in a knot.
مثال:
a serpent nowed
example
معنی(example):
او قبل از رفتن به داخل در را بست.
مثال:
He nowed the door before going inside.
معنی(example):
ما پروژه را پس از تأخیرهای زیاد به پایان رساندیم.
مثال:
We nowed the project after many delays.
معنی فارسی کلمه nowed
:
اکنون، زدن به در یا برطرف کردن، به معنای بستن یا پایان دادن به چیزی است.