معنی فارسی noxal

B2

نوکسال، مرتبط با آسیب یا اثرات مضر در زمینه درمان یا زیست‌شناسی.

Relating to harmful effects; often used in medical or biological contexts.

example
معنی(example):

تأثیرات نوکسال درمان حداقل بودند.

مثال:

The noxal effects of the treatment were minimal.

معنی(example):

او پاسخ‌های نوکسال در گونه‌های مختلف را مطالعه کرد.

مثال:

She studied the noxal responses in various species.

معنی فارسی کلمه noxal

: معنی noxal به فارسی

نوکسال، مرتبط با آسیب یا اثرات مضر در زمینه درمان یا زیست‌شناسی.