معنی فارسی nubilous
B2ابری، به نمادهایی اشاره دارد که در آنها چیزها دیده نمیشوند یا معنای مبهم دارند.
Obscured or indistinct due to cloudiness; cloudy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منظره ابری، نمای زمین را رازآلود کرد.
مثال:
The nubilous scenery made the landscape look mysterious.
معنی(example):
در یک شب ابری، ستارهها معمولاً از دید پنهان هستند.
مثال:
On a nubilous night, the stars are often hidden from view.
معنی فارسی کلمه nubilous
:
ابری، به نمادهایی اشاره دارد که در آنها چیزها دیده نمیشوند یا معنای مبهم دارند.