معنی فارسی nucleant
B2نکلیانت، مادهای است که باعث تسهیل و تسریع در تشکیل ساختارهای بلوری یا جامد میشود.
A substance that promotes the formation of structures in a solid phase, especially crystals.
- NOUN
example
معنی(example):
یک هستهساز در شکلگیری مواد جامد کمک میکند.
مثال:
A nucleant helps in the formation of solid materials.
معنی(example):
در بسیاری از واکنشها، یک هستهساز برای بلورین شدن ضروری است.
مثال:
In many reactions, a nucleant is necessary for crystallization.
معنی فارسی کلمه nucleant
:
نکلیانت، مادهای است که باعث تسهیل و تسریع در تشکیل ساختارهای بلوری یا جامد میشود.