معنی فارسی nucleolinus

B1

یک ساختار در هسته که به فرآیندهای بیوشیمیایی و تولید ریبوزوم‌ها مرتبط است.

A structure in the nucleus associated with biochemical processes and ribosome production.

example
معنی(example):

نوکلئولینوس در ساخت ریبوزوم‌ها درون سلول نقش دارد.

مثال:

The nucleolinus plays a role in ribosome assembly within the cell.

معنی(example):

درک نوکلئولینوس برای زیست‌شناسی سلولی ضروری است.

مثال:

Understanding the nucleolinus is crucial for cellular biology.

معنی فارسی کلمه nucleolinus

: معنی nucleolinus به فارسی

یک ساختار در هسته که به فرآیندهای بیوشیمیایی و تولید ریبوزوم‌ها مرتبط است.