معنی فارسی nucleophilic
B2ویژگی یک ماده شیمیایی که به صورت فعال میتواند در واکنشهای شیمیایی شرکت کند.
Referring to the nature of a nucleophile in chemistry, often involved in bond formation.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, or relating to a nucleophile
example
معنی(example):
حملات نوکلئوفیلی مفهوم کلیدی در واکنشهای آلی هستند.
مثال:
Nucleophilic attacks are a key concept in organic reactions.
معنی(example):
قدرت یک عاملی نوکلئوفیلی میتواند به طور گستردهای متفاوت باشد.
مثال:
The strength of a nucleophilic agent can vary widely.
معنی فارسی کلمه nucleophilic
:
ویژگی یک ماده شیمیایی که به صورت فعال میتواند در واکنشهای شیمیایی شرکت کند.