معنی فارسی nudge nudge

B1

نکته یا روشی غیرمستقیم برای اشاره به موضوعی خاص، به طوری که شخص دیگری بفهمد چه چیزی منظور است.

An indirect way of suggesting something, often used humorously.

example
معنی(example):

او گفت 'نudge nudge' تا چیزی را بدون گفتن مستقیم پیشنهاد کند.

مثال:

He said, 'nudge nudge' to suggest something without saying it directly.

معنی(example):

با لحنی بازیگوش، او اضافه کرد، 'nudge nudge، می‌دانی منظورم چیست؟'

مثال:

In a playful tone, she added, 'nudge nudge, you know what I mean?'

معنی فارسی کلمه nudge nudge

: معنی nudge nudge به فارسی

نکته یا روشی غیرمستقیم برای اشاره به موضوعی خاص، به طوری که شخص دیگری بفهمد چه چیزی منظور است.