معنی فارسی nuisances
B2چیزی که آزاردهنده است و باعث ناراحتی یا مزاحمت می‌شود.
Things that cause annoyance or inconvenience.
- noun
noun
معنی(noun):
A minor annoyance or inconvenience.
معنی(noun):
A person or thing causing annoyance or inconvenience.
معنی(noun):
Anything harmful or offensive to the community or to a member of it, for which a legal remedy exists.
مثال:
a public nuisance
example
معنی(example):
موسیقی بلند می‌تواند برای همسایه‌ها آزاردهنده باشد.
مثال:
Loud music can be a nuisance to the neighbors.
معنی(example):
حشرات معمولاً در تابستان آزاردهنده در نظر گرفته می‌شوند.
مثال:
Insects are often considered nuisances in summer.
معنی فارسی کلمه nuisances
:
چیزی که آزاردهنده است و باعث ناراحتی یا مزاحمت می‌شود.
