معنی فارسی numerously

B1

به طور زیاد، به تعداد زیاد و به شکل فراوان به کار می‌رود.

In a large number; abundantly.

example
معنی(example):

جمعیت در دهه گذشته به طور قابل توجهی رشد کرد.

مثال:

The population grew numerously in the last decade.

معنی(example):

بسیاری از گونه‌های پرندگان به طور فراوانی در این منطقه پیدا می‌شوند.

مثال:

Many species of birds are found numerously in this region.

معنی فارسی کلمه numerously

: معنی numerously به فارسی

به طور زیاد، به تعداد زیاد و به شکل فراوان به کار می‌رود.