معنی فارسی nuncle
B2نانکل یک اصطلاح قدیمی برای اشاره به عموی شخص است و بهطور خاص در ادبیات انگلیسی قدیم دیده میشود.
A term used, particularly in older English literature, to refer to an uncle, often in a humorous or affectionate context.
- noun
noun
معنی(noun):
Uncle.
example
معنی(example):
در داستان، شخصیت به عمویش به عنوان نانکل اشاره کرد.
مثال:
In the story, the character referred to his uncle as nuncle.
معنی(example):
شکسپیر این اصطلاح نانکل را در برخی از نمایشنامههایش به کار برده است.
مثال:
Shakespeare used the term nuncle in some of his plays.
معنی فارسی کلمه nuncle
:
نانکل یک اصطلاح قدیمی برای اشاره به عموی شخص است و بهطور خاص در ادبیات انگلیسی قدیم دیده میشود.