معنی فارسی nurled

B1

نر ل شده، حالتی که در آن بافت یا الگو روی یک شیء به شکل خاصی وجود دارد.

Nurled, a state where texture or pattern exists on an object in a specific manner.

example
معنی(example):

نانوا یک الگوی نر ل شده روی نان ایجاد کرد.

مثال:

The baker created a nurled pattern on the bread.

معنی(example):

او طراحی نر ل شده روی کیک را تحسین کرد.

مثال:

She admired the nurled design on the cake.

معنی فارسی کلمه nurled

: معنی nurled به فارسی

نر ل شده، حالتی که در آن بافت یا الگو روی یک شیء به شکل خاصی وجود دارد.