معنی فارسی nurseling

B1

پرستار، نوزادی است که به تازگی از شیر مادر تغذیه می‌کند.

An infant or young child that is being breastfed.

noun
معنی(noun):

A young child or animal being nursed.

example
معنی(example):

پرستار هر دو ساعت به نوزاد شیر می‌دهد.

مثال:

The nurseling was fed every two hours.

معنی(example):

یک پرستار به توجه و مراقبت مداوم نیاز دارد.

مثال:

A nurseling requires constant attention and care.

معنی فارسی کلمه nurseling

: معنی nurseling به فارسی

پرستار، نوزادی است که به تازگی از شیر مادر تغذیه می‌کند.