معنی فارسی nurser
B1پرستار به شخصی گفته میشود که وظیفه مراقبت و نگهداری از بیماران یا نوزادان را بر عهده دارد.
A person who takes care of patients or infants in a healthcare setting.
- NOUN
example
معنی(example):
پرستار هر ساعت به نوزاد سر میزد.
مثال:
The nurser checked on the baby every hour.
معنی(example):
او به عنوان یک پرستار در واحد نوزادان کار میکرد.
مثال:
He worked as a nurser in the neonatal unit.
معنی فارسی کلمه nurser
:
پرستار به شخصی گفته میشود که وظیفه مراقبت و نگهداری از بیماران یا نوزادان را بر عهده دارد.