معنی فارسی nurserymaid
B1مربی مهدکودک، شخصی که مسئولیت مراقبت و آموزش کودکان در مهدکودک را بر عهده دارد.
A woman employed to look after young children in a nursery or similar setting.
- NOUN
example
معنی(example):
مربی مهدکودک از کودکان کوچک مراقبت کرد.
مثال:
The nurserymaid took care of the little children.
معنی(example):
هر مربی مهدکودک رابطه خاصی با کودکان دارد.
مثال:
Each nurserymaid has a special relationship with the kids.
معنی فارسی کلمه nurserymaid
:
مربی مهدکودک، شخصی که مسئولیت مراقبت و آموزش کودکان در مهدکودک را بر عهده دارد.