معنی فارسی nursling

A2

نوزاد، کودکی که هنوز شیر می‌خورد، به ویژه در سال‌های اولیه زندگی.

A young child or offspring that is still being nursed.

noun
معنی(noun):

A young child or animal being nursed.

example
معنی(example):

این نوزاد توسط مادرش تغذیه می‌شد.

مثال:

The nursling was fed by its mother.

معنی(example):

این نوزاد در حال یادگیری خزیدن است.

مثال:

The nursling is learning to crawl.

معنی فارسی کلمه nursling

: معنی nursling به فارسی

نوزاد، کودکی که هنوز شیر می‌خورد، به ویژه در سال‌های اولیه زندگی.