معنی فارسی nvm
B1نوا، لحظهای است که فرد به وضوح به چیزی پی میبرد یا تصمیم مهمی میگیرد.
Nvm, a moment when someone becomes clearly aware of something or makes an important decision.
- OTHER
example
معنی(example):
او لحظه نوا داشت و تصمیم به تغییر مسیر گرفت.
مثال:
She had an nvm moment and decided to change paths.
معنی(example):
در آن لحظه نوا، من احساسات واقعی او را درک کردم.
مثال:
In that nvm instance, I understood his true feelings.
معنی فارسی کلمه nvm
:
نوا، لحظهای است که فرد به وضوح به چیزی پی میبرد یا تصمیم مهمی میگیرد.