معنی فارسی oaktongue
B1زبان بلوط، اصطلاحی که ممکن است برای توصیف نوعی ویژگی یا ساختار خاص درختان بلوط استفاده شود.
A term referring to certain morphological traits in oak trees.
- NOUN
example
معنی(example):
زبان بلوط، ویژگی منحصر به فردی از برخی درختان بلوط است.
مثال:
The oaktongue is a unique feature of certain oak trees.
معنی(example):
او زبان بلوط را برای تحقیقات گیاهی خود مطالعه کرد.
مثال:
He studied the oaktongue for his botany research.
معنی فارسی کلمه oaktongue
:
زبان بلوط، اصطلاحی که ممکن است برای توصیف نوعی ویژگی یا ساختار خاص درختان بلوط استفاده شود.